یکی از برکات این روزهای قرنطینه برای من پیدا کردن امکان و زمان شرکت تو یه مسابقه ست که یه جورایی وصله به یکی از بزرگترین رویاهام. با دو تا از دوستای دورۀ کارشناسیم(یک سال پایینی و یک سال بالایی سابق!) تیم شدیم و داریم ستگاه موقت پس از سانحه» طراحی میکنیم.

تجربه و چالش خیلی متفاوتیه. یکی از مهم ترین چیزایی که تا اینجا بهش رسیدیم، این هست که این جنس از کار و طراحی تا چه حد میتونه سهل و ممتنع باشه. شب های اول به چندین ایده جذاب و مناسب رسیدیم که نمیدونستیم چطور بینشون انتخاب کنیم. حالا اما، هر چی پیش میریم یا میرسیم به نقطه اول و یا یه جایی گیر میکنیم. انگار مدام همۀ فکر ها و ایده ها مثل توپ های شماره دار تو گردونۀ قرعه کشی، تو ذهنمون میچرخه و هم میخوره!

از شما چه پنهون، هر شب انتهای بحث مغزمون جوش میاره:)) منتها قرارمون با خودمون اینه که تا تهش بریم. یعنی کمال طلبی منفی رو بذاریم کنار و جوری مدیریتش کنیم که حتماً کارمون خروجی داشته باشه. حتی اگر اون چیزی نشه که از اول میخواستیم.

و تا جایی که ممکنه به نتیجۀ مسابقه فکر نکنیم؛ دلخوشِ این باشیم که ما هم بیکار ننشستیم. یه تلاشی رو تو این حوزه کلید زدیم و اصطلاحاً پاهامون گِلی شده.

 

لطفاً اگر دوست داشتین دعا کنین به یه نتیجه ای برسیم :دی

 

پ.ن: امشب بحث این بود که اگر 10 اردیبهشت قرار باشه اون شهاب سنگه بخوره به زمین و عمرمون به دنیا نباشه، یه خوبی ای داره. این که قبلش(3 اردیبهشت) نتیجه مسابقه اعلام شده :)

والا، لااقل تو خماریش از این دنیا نریم، شاید اون دنیا بهمون نگن ؛)

این ها از 98 جا مانده بودند:)

یادداشت های یک معمار جوان (3)

وکیل مدافع بی اعصاب!

تو ,یه ,یک ,یکی ,اون ,اول ,یکی از ,که تا ,یک سال ,به نتیجۀ ,این باشیم

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

اجاره مبله ترکیه / اجاره سوئیت در ترکیه / اجاره روزانه واحد مبله در ترکیه بازی کلاچ نامحدود بازار آنلاین اخبار ایران و جهان - خبرگزاری بیان - خبرآنلاین - سایت خبرگزاری خبرآنلاین وبلاگ ZOOMITI زمانی سیستم چگونه بهترین برند تشک را تشخیص بدهیم پویش مترجمین بدون مرز تئاتر معاصر ایران